ادای دین به یک نویسنده
آشنایی و علاقهی من به تاریخ
در نوجوانی
با دو نویسنده شروع شد.
باستانی پاریزی
و پناهی سمنانی.
دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی
با نوشتههایش
که بسیار شیرین و جذاب بودند
مرا به سوی خواندن و دقیق شدن
در عرصهی تاریخ کشاند.
هر چند به غیر از کتابهای تکنگاریاش
مانند شاه منصور و یعقوب لیث
دیگر کتابهایاش که مجموعهی مقالاتاش بودند
سرگردانم میکردند
و گاه حتی نمیفهمیدم مقصود از نوشتنشان
و موضوع اصلیشان
چه بوده است
اما مرا با خود به دل تاریخ و اتفاقات عجیب و غریب آن میبردند.
ولی شخص دیگری هم بود
که با این که معروفیت باستانی پاریزی را نداشت
تأثیر روشمندتری بر من گذاشت.
محمد -احمدپناهی سمنانی.
ظاهراً محمد نام
و احمدپناهی سمنانی نام خانوادگی ایشان است.
تک نگاریهای ایشان
از چنگیز و تیمور
تا نادر و آقا محمد خان
تا قائم مقام و خواجه نصیرالدین
و حتی ترانهسرایی در ایران را
در بر میگیرند.
در دوران نوجوانی
من چند تا از کتابهای ایشان را خواندم.
از جمله تیمور لنگ، شاه عباس، نادرشاه، آقا محمد خان قاجار
و همان ترانهسرایی را.
ویژگیهای نوشتههای ایشان این بود
که در عین سادگی و روان بودن
و نداشتن پیچ و تابهای پژوهشی
مبنی بر تحقیقاتی واقعی
و رجوع به منابع اصلی و قابل اعتماد بود.
همچنین در طول کتاب
تک تک منابع گفتهها ذکر میشد
و معمولاً حرف بدون منبعی گفته نمیشد.
این باعث میشد که من
ترغیب شوم به منابع رجوع کنم
و بعد از این کتاب
به جستجوی بسیاری کتابهای دیگر برآیم
و نه تنها بر عطش مطالعهام افزوده شود
که با منابع آشنا شوم
و روش تحقیق را هم به مرور بیاموزم.
یادم است بعضی وقتها
خلاصهی مطالب کتابی از ایشان را قصهوار
برای برادران کوچکم تعریف میکردم
و آنها هم از شنیدنشان لذت میبردند.
متأسفانه آثار ایشان با این که متعدد هستند
و استقبال مخاطب را هم در پی داشتند
اکنون دیگر چندان در دسترس نیستند.
ظاهراً بعد از فوت ایشان چاپ جدیدی از آثارشان صورت نگرفته است
و برای یافتن آنها باید به کتابخانههایی که از قبل داشتهاند مراجعه کرد.
شهرت ایشان نیز با توجه به این حجم از آثار زیاد نیست.
شاید برای نسل کتابخوان جدید و امروزی کاملاً ناشناخته باشند.
و این حیف است.
برای همین به نوبهی خودم
و به عنوان کسی که بهرهی وافری از کتابهای پژوهشی ایشان بردهام
خواستم ادای دینی کرده باشم
و ذکر خیری نموده باشم.
بلکه باعث آشنایی بیشتر علاقهمندان با آثار ایشان و استفاده از آنها شوم.