زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

اینجا صفحه ای است برای به اشتراک گذاشتن شعرها و نوشته هایم در زمینه های مختلف فرهنگ و ادبیات، معرفی و نقد کتاب.

آخرین مطالب
نویسندگان

۱۰ مطلب با موضوع «طنزیات» ثبت شده است

dialogue

چهارشنبه, ۱ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۵۵ ب.ظ
  • تو خودت از همه اونایی که در موردشون حرف می‌زنی دیوونه‌تری.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۰۰ ، ۱۳:۵۵
محمد جلوانی

بحر طویل خوانی

دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۱ ق.ظ

بحر طویل خوانی

خوانش ریتمیک یکی از بحر طویل‌های کتاب بحر طویل‌های هدهد میرزا نوشته استاد ابوالقاسم حالت در جمع خانوادگی

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۸ ، ۰۹:۵۱
محمد جلوانی

«کتاب باز»ی؛ عرصة حسرت ها

يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ق.ظ

یک متن شبه عاشقانه

خدا نکند آدم کتاب بازی باشید و پایتان به نمایشگاه کتاب یا یک کتابفروشی با کتاب های نایاب یا تخفیف دار باز شود. در چنین جاهایی آدم کتاب باز مانند عاشقی است که معشوقش بی سر و صدا از دور نشسته و به او چشمک می زند. آن هم نه یک معشوق که هزاران معشوق. می خواهد تک تک آنها را در دست بگیرد، لمسشان کند، در آغوش بفشارد و برای همیشه از آن خود کند اما ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۵۱
محمد جلوانی

کلکسیونر

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۵ ق.ظ

(بر اساس داستانی از کارل چاپک)

یک فرش زمینه سفید اناطولی قرن هفدهمی که رویش نقش پرنده و جن وپری داشت. بعضی جاهایش رفته بود اما باور کردنی نبود. من به شما قول می دهم که یکی از کمیاب ترین فرش های دنیا بود. یک و نیم در دو، با رنگ آمیزی عجیب، زمینه سفید با نقش های آبی آسمانی و آلبالویی. صورتم را به طرف پنجره بر گرداندم تا آقای قراچه داغی حالت مرا نبیند.کم کم با لکنت زبان به او گفتم: «حضرت آقا! می شه بپرسم اون قالیچه قشنگ کار کجاست؟» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۵
محمد جلوانی

ارزش احساسات

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ق.ظ

(داستانک طنز)

گل حسن یوسف، شمعدانی، شب بو، آفتابگردان. می گویم: «آخه کی توی گلدون آفتابگردون می کاره و توی پاسیو می گذاره؟»  می گویم: «آفتابگردان قد می کشد، می شود اندازه یک چنار.» ریز می خندد: «خوب، بهتر. تا حالا کی رو  دیدی توی پاسیو اش چنار داشته باشه و دور تا دورش هم کاکتوس های کوچولو؟ یه پیره زن هم هر روز به همه آنها آب بده» باز هم ریز می خندد. می گویم: «به من نگید پیره زن.» ناخن هایش را لاک می زند: «به دل نگیر. خوب، پیره زنی دیگه.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۹
محمد جلوانی

طنز علمائی

پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ق.ظ

(نگاهی به کتاب «عقاید النساء یا کلثوم ننه» نوشته آقا جمال خوانساری از علمای اصفهان در دوره صفویه)

     دین از جمله مقولاتی است که با زندگی و روحیات و افکار عموم مردم (عارف و عامی خواص و عوام) سر و کار دارد. از آنجائی که بسیاری از مردم از داشتن دانش و مطالعه گسترده و در نتیجه شناخت درست نسبت به مقوله های دینی برخوردار نیستند، احتمال ایجاد انحراف در دین بسیار زیاد بوده و هر آن انتظار می رود مردم تحت تأثیر سخن دیگران و یا علایق و سلایق خود (آگاهانه یا ناآگاهانه) مقولات دینی را تحریف و بر ذهنیات خود منطبق نمایند. در اینجاست که وظیفه ی علمای ربانی و دین شناسان آگاه و شجاع، بارز و ظاهر می شود تا با دانش و تقوایشان جلو انحرافات را بگیرند و مانع از ورود خرافات و عقاید سست و بی پایه به مرزهای مقدس دین شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۲
محمد جلوانی

جشنواره کمدی 2

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۹ ب.ظ

(طنزیات) 

با لهجه اصفهانی بخوانید. 

با ارادت خالصانه به همه کسانی که نامشان در این متن آمده است.

متن طنز تهیه شده برای اجرا در آئین اختتامیه دومین جشنواره نمایش های کمدی تالار هنر اصفهان (بخش دوم)

همینجا واجبس از جنابی آقای بیک مدیر عاملی محترمی سازمانی فرهنگی تفریحی شهرداری اصفان تشکر کونم.

     یه نامه نوشتم آ با هر زحمتی بود به دسی ایشون رسوندم. نوشتم به هر حال من یه نوقلمم. خدا را خوش نیمیاد که همین اولی کاری تو ذوقم بُخورِد آ قلبی کوچیکم بشکند آ انتظار دارم در جهتی نیل به اهدافی حمایت از هنرمندانی ناشناخته بنده را موردی مرحمت قرار بدیند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۹
محمد جلوانی

جشنواره کمدی 1

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۵ ب.ظ

(طنزیات) 

با لهجه اصفهانی بخوانید.

متن طنز تهیه شده برای آئین اختتامیه دومین جشنواره نمایش های کمدی تالار هنر اصفهان (بخش اول)

     سلام. راستش من یُخده پررواَم. شوما به بزرگواری خوددون ببخشیند. آخه به نظری من حق گرفتنیس. البته من نَیمِدَم اینجا حقما بیگیرما.(با بغض) خدا خودش حقی منا از... بگذریم .... من فقط می خواسم یه شرحی از کارا خودم بدم . می خواسم بدونیند جاش بود منم امشب ازم دعوت بشد بیام رو سن آ جایزما بیگیرم. اما چرا نشد حالا برادون میگم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۵
محمد جلوانی

(طنزیات)

به مناسبت ماه مبارک رمضان

     توبه یه بزرگراهه، یه اتوبانه یا یه شاهراهِ همیشه باز با پهنای باند وسیع به سوی خدا که شبانه روزی آزاده. کافیه اراده کنی تا با سرعت نور بتونی ازش عبور کنی. یه ویژگی دیگه این شاهراه اینه که با هر یه متر مسیر که در این اتوبان طی می کنی 10 متر از مسیر کم میشه. یعنی با ده برابر سرعتی که تو به طرف خدا میری خدا به طرف تو میاد. دیگه چی بهتر از این. اگه ته دلتون احساس کردین تو این روزا و شبا معنویت خونتون کم شده و یه حالی می خواد بهتون دست بده کافیه سر خر رو کج کنین و بندازین توی اتوبان خدا و با سرعت برق و باد به طرفش برین. به ویژه اینکه این روزا روزای توبه است و بازار توبه کردن داغه. ما هم که ماشالا استاد جو گیر شدن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۲
محمد جلوانی

خود ... پنداری

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۷ ب.ظ

نقدی بر یک رفتار فکری

     به قدرت خدا، در اطراف­مان افراد زیادی را می ­بینیم که بدون استفاده از دارو های توهم­ آور، چنان در پندارهای خود غرق شده­ اند که دست هر داروی توهم­ زایی را از پشت بسته­ اند. طرف در عمر خود به جز مقدمة «دو قرن سکوت» مرحوم زرین­ کوب در چهل و پنج سال پیش هیچ کتاب تاریخی دیگری نخوانده­­ است اما وقتی پای صحبت­ هایش می­ نشینی چنان از لشکرکشی اعراب به ایران حرف می­ زند و آه می­ کشد که انگار خود در آن حضور فیزیکی داشته­ است. آخرش هم به این شعر ختم می­ کند که «ز شیر شتر خوردن و سوسمار ...» اینکه فقط در بحثِ گوشه­ ای از تاریخ است. این خط را بگیر و بیا تا سیاست و اقتصاد و تربیت فرزند و احکام شرعی و ... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۷
محمد جلوانی