چگونه بیندیشیم؟
چند سال پیش کلاسی به صورت مجازی با موضوع «چگونه بیندیشیم؟» برگزار کردم.
لینک فایل تصویری جلسه اول این کلاس در تارنمای آپارات را اینجا میگذارم که اگر دوست داشتید استفاده کنید.
https://www.aparat.com/v/hk6ev
چند سال پیش کلاسی به صورت مجازی با موضوع «چگونه بیندیشیم؟» برگزار کردم.
لینک فایل تصویری جلسه اول این کلاس در تارنمای آپارات را اینجا میگذارم که اگر دوست داشتید استفاده کنید.
https://www.aparat.com/v/hk6ev
حافظ میگوید:
«در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست»
سؤال اینجاست.
آیا فقط آنچه برای سالک پیش میآید خیر او را در بر دارد یا آنچه برای دیگران هم پیش میآید خیری برایشان دارد.
انسان خوب چه کسی است؟ این سؤالی است که من سالها در ذهن خود داشتهام و همواره به دنبال یافتن پاسخی برای آن بودهام.
در ادامه بارگذاری فایل صوتی کتاب اوصاف الاشراف، باب اول این کتاب تقدیم میگردد.
کتاب اوصاف الاشراف، نوشته خواجه نصیرالدین طوسی برای رهروان طریقت و علاقهمندان سیر و سلوک و معنویت به رغم ایجازآن، بسیار سودمند است.
کتابی که مبانی عرفان نظری و عملی را با سادهترین و کاربردیترین عبارات، در کوتاهترین بیان ممکن، بدون این که دچار ایجاز مخل شود، به مخاطب خود میآموزد و دچار افراط تفریط نمیشود.
به همین خاطر تصمیم گرفتم برای معرفی بهتر این کتاب و بهره فراگیرتر آن توسط دوستداران این گونه از متون، به روخوانی این کتاب بپردازم و فایل صوتی آن را بارگذاری نمایم تا مورد استفاده همگان قرار گیرد.
پیشاپیش به خاطر لغزشهای زبانی و صوت نادلچسب خود پوزش میطلبم.
حوزه علمیه و دانشگاه هر دو مجموعههای آموزشی آکادمیک هستند. اما خروجیهای متفاوتی دارند. چرا؟
یکی از حوزههای مورد علاقه من برای مطالعه کتابهایی است که در مورد فلسفه نیایش نوشته شدهاند.
مجتبی مینوی در هفت مقاله
که در زمان های متفاوت نوشته شده
و به مرور زمان طی سالیان در مجله یغما منتشر شده است
سعی کرده است
ابعاد مختلف آزادی، آزادفکری، سانسور، استبداد و دیگر مفاهیم مرتبط با آن را
واکاوی و موانع رسیدن به آزادی را بازشناسایی نماید.
نگاهی به کتاب «حافظ از نگاهی دیگر»
چند روز پیش «حافظ از نگاهی دیگر» نوشته علی حصوری (نشر چشمه) را خواندم. خیلی به دلم نشست. با آنکه به قول مؤلف، کتاب بیشتر ذوقی بود تا تحلیلی و خود ایشان از تألیف چنین نوع کتابی ناخرسند بود، اما معرفی جالب او از حافظ و ادوار زندگی اش قابل قبول و سهل الوصول بود.
(روحیه مردانگی و تأثیر آن در جامعه)
در فرهنگ ایرانی اسلامی ما، صفت مردانگی –فارغ از جنبه ی جنسیتی- در برگیرنده معانی «شجاعت، دلیری، جوانمردی، فتوت، بزرگ همتی، غیرت، حمیت، گذشت و اغماض» بوده است. در بافت جامعه سنتی ایرانی کسانی که دارای صفت مردانگی بودند تکیه گاه مردم شناخته می شدند؛ اشخاصی که با داشتن نیرو توان جسمی فراوان و قدرت غلبه برهمگنان، همواره از این استعدادهای خدادادیشان برای رفع مشکلات انسان های ضعیف و مظلوم استفاده می کردند. طبیعی است که چنین اشخاصی محبوب قلب ها بودند و در دسته بندی های عرفی محله ای در مقابل افراد زورمند و قلدری که به عنوان باج گیر و قداره بند به اذیت و آزار مردم می پرداختند –و در نتیجه منفور بودند- قرار می گرفتند.