زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

اینجا صفحه ای است برای به اشتراک گذاشتن شعرها و نوشته هایم در زمینه های مختلف فرهنگ و ادبیات، معرفی و نقد کتاب.

آخرین مطالب
نویسندگان

تجربه نگارش تجربه های عرفانی 1

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ

سیری در کتب ثبت احوال و وقایع عرفانی (بخش اول: تبیین)


در طول زندگی بشر همواره بوده اند انسان هایی با ضمیری پاک و قلبی سلیم که جان خود را با طراوت بوستان معنویت سیراب می کرده اند و روح خود را در افق های والای انسانیت و قاف قرب الاهی به طیران در می آورده اند. این شخصیت های والا در کشاکش احوال خود در طی طریق سلوکیشان مشاهداتی داشته اند که چشم بی بصیرت عموم از دیدن آنها عاجز بوده و لاجرم بازگو نمودن آنها شایسته احوال مردمان روزگاران نبوده است. ازین روی عموماً چنین احوال شخصی را نقل نمی کرده اند و یا اگر به نقل آنها می پرداخته اند، شنونده را الزام به راز نگهداری می کرده اند و یا به صورتی رمز گونه، اشاری و گذرا بدان می پرداخته اند تا جز آشنایان و همراهان همدل آ ن را در نیابند. بگذریم از اینکه اصولاً بسیاری از این احوالات به نقل در نمی آیند و اگر درآیند به علت ضیق ظرفیت زبان، اصل ماجرا تا حدود زیادی نارسا می ماند و به خوبی منتقل نمی گردد و به همین خاطر لازم می شود برای راز گشایی از اینگونه نگارش ها کتاب های زیادی نوشته شود.

در عین حال بوده اند بزرگانی که بنا بر عللی پا را از این فراتر نهاده اند و احوالات روحانی و کشفیات ذوقی خود را در طی طریق سلوک الی الله، اعم از مکاشفات، تمثّلات، تشرفات، خلسه، خواب، رؤیا و ... گاه حتی با ثبت تاریخ روز و ساعت در مجموعه ای گرد آورده و در اختیار دیگران نهاده اند.

هرچند چنین نمونه هایی بسیار کم و اندک شمارند (متونی که به دست شخص تجربه کننده به صورت مجموعه ای منسجم و واحد در خصوص این موضوع نگارش یافته باشند کم اند وگرنه مجموعه های گردآ وری شده توسط دیگران از بین آثار مختلف یک یا چند عارف و خاطرات نقل شده از آنها اتفاقا بسیار زیادند.) در این مجال سیری در سه نمونه از این آثار که به زمانه ما نزدیک تر هم هستند می پردازیم.

بحث در مورد اینکه مکاشفات و دیگر تجربه های عرفانی چرا اتفاق می افتند و چند نوعند وچگونه می توان این انواع را از هم باز شناخت بحثی طولانی و دقیق و تخصصی است که دراین فرصت جای پرداختن به آن نیست. نظریه پردازان مختلف هم نظرات گوناگونی در این زمینه داشته اند که هر کدام از دیدگاه و روش خود به آن پرداخته اند. اجمالا می توان گفت سالک همچون مسافری است که هدفی در پیش دارد. وقتی در این راه صعب و دشوار سلوک قدم می گذارد نیاز به نشانه هایی دارد که هم او را راهنمایی کند و هم به او دلگرمی لازم برای ادامه راه بدهد تا این توهم برای وی پیش نیاید که در حالت جدا افتادگی و یا دور و تسلسل یا مسری بی سرانجام پای نهاده است. سالک باید با توجه به این نشانه ها و به یاری استادی که این راه را رفته است و او را راهنمایی می کند جایگاه و مرتبه خود را باز شناسد و نیاز فکری و روحی منطبق با شرایطی که اکنون در آن قرار دارد برآورده سازد. با پاک شدن دل سالک انوار و جلوات مختلفی که در حد و اندازه و استعداد آن زمان وی است بر وی متجلی می شود که بدان حال می گویند. سالک باید سعی کند این حال ها را که غالباً زود گذرند متوالی و مداوم و به عبارتی تبدیل به مقام سازد. پس از آنکه به طور کامل در یک مقام متمکن شد پا به مقامی فراتر نهد و بدین ترتیب اسفار چهارگانه یه مقامات هفتگانه  را پشت سر نهد.

با توجه به اینکه نظریه پردازان حوزه عرفان هر یک به فراخور احوال خود دسته بندی های متنوعی از انواع این حالات روحانی داشته اند برای آشنایی بیشتر با موضوع به ذکر دو سه نمونه از معروف ترین این دسته بندی ها از نظریه پردازان مسلمان می پردازیم. ناگفته نماند که روان شناسان، دین پژوهان و فلاسفه غربی تحقیقات مفصلی در تجزیه و تحلیل تجربه های عرفانی انجام داده اند که این در این مقال مجال ارائه و بررسی آنها نیست.

ابو علی سینا در نمط نهم اشارات می گوید:

«عرفا را مقامات ومدارجی است که خاص آنهاست. زندگانی و حیات آنها در دنیا غیر از زندگانی و حیات دیگران است، در عین اینکه در زندان بدن اسیرند با سیر و سلوک و تجرد روح به سوی عالم قدس راه می یابند.»[1]

 خواجه نصیرالدین طوسی نیز در شرح اشارات خود می گوید:

«نفوس عرفا کامل است  و در حجاب تن پوشیده شده، چون این پرده و حجاب بر افتد و از همه علایق مادی رهایی یابد، نفس منزه و خالص گردیده به سوی عالم قدس به پرواز و حرکت آید و به ذوات کامله که مبری از نقص و شر است بپیوندد. مراد از این جمه (بوعلی سینا) «ولهم امور خفیه فیهم» این است که مکاشفات و مشاهداتی به عرفا دست می دهد که اندیشه از ادراک و زبان از بیان آن عاجز و قاصر است. سرور و ابتهاجی به آنها روی می اورد که هیچ دیده ای آن مناظر را نتواند دید و هیچ گوشی آن نغمات را نتواند شنید و این بیان خداند عز و جل «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم قره اعین» اشاره به همین معنی است ومراد از جمله (ابوعلی سینا) «و امور ظاهره عنهم» این است که عرفا را هم کمالاتی است و هم توانایی اکمال، که آثار آن در گفتار و رفتار آنها بارز و آشکار است، از این آثار تعبیر به معجزه و کرامت می شود، بعضی از این امور مورد انکار منکرین قرار می گیرد و کسانی که به سر معجزات و کرامات بصیرت ندارند قلبشان به انها میل نمی کند و به عرفان نمی گرایند و بدان اقرار نمی کنند ولی کسانی که کمترین وقوفی به معجزات و کرامات دارند به دیده بزرگی و عظمت به آنها می نگرند و بدان اقرار می نمایند.»[2]

سراسر کتب و آثار نظریه پرداز بزرگ تاریخ عرفان اسلامی شیخ اکبر محی الدین عربی مشحون از نقل و تبیین همین پدیده است که فرصتی مقتضی برای خود می طلبد. من باب اشاره، عبدالرحمن جامی از عرفایی که تحت تأثیر مکتب ابن عربی است مراتب اقسم تجلیات را به صورت زیر دسته بندی می کند:

«در اشارت به تجلیاتی که ارباب سلوک را واقع می شود و بیان احکام

و آن بر چهار قسم است: 1. تجلیات صوری، که در صور موجودات می باشد؛ و 2. تجلیات نوری، نیز در صوری داخل است؛ و 3. تجلیات ذوقی، و آن در علوم و اذواق و معارف می باشد؛ و 4. تجلیات ذاتی، اختصاصی برقی که ارباب نهایات راست»[3]

و سپس هر کدام را شرح می دهد و احکام و حالات آن را بر می شمارد.  



[1] - الاشارات و التنبیهات، نمط نهم، مقامات العارفین، شیخ الرئیس ابوعلی سینا، ترجمه سید ابوالقاسم پورحسینی، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، 1347، ص 8

[2] - همان ص 9

[3] - اشعه اللمعات، شیخ نورالدین عبدالرحمن جامی، تحقیق هادی رستگار مقدم گوهری، قم، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، 1390، ص 119.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی