در ستایش تک نگاری ها
من عاشق جزئیاتام
دوست دارم هر مطلب
ماجرا
روایت
کشف
مکان
شخصیت
و شیء را
تا جزئیترین حالتاش دنبال کنم.
تکنگاریها برای من حکم چنین چیزی را دارند.
این که یک محقق
به دنبال یک موضوع
یک مکان
یک اتفاق
یک شیء
و فقط یک چیز
حالا هر چیزی
به تحقیق میپردازد
و آن را تا جزئیترین حالتاش دنبال میکند
برای من قابل تحسین است.
معمولاً نوشتن تکنگاری نیاز به حوصله و پیگیری زیادی دارد
و برای همین کار هر کسی نیست.
مراجعه به اشخاص
منابع پراکنده و احیاناً کمیاب یا نایاب
غرق شدن در موضوع
و بیرون آوردن نکات ناپیدای آن
کار دشواری است.
به علاوه از آنجایی که موضوع خیلی محدود میشود
احتمالاً مخاطب تکنگاری هم محدود است
و تکنگاریها خیلی پرفروش و سودآور نخواهند بود.
مثلاً تکنگاری با موضوع قدمگاههای امام رضا (ع) در بهبهان
چند نفر را به خود جذب خواهد کرد؟
با این که نوشتن آن نیاز به مراجعه به منابع مکتوب و شفاهی و میدانی
و صرف وقت زیادی دارد.
اما کسی که اهل تکنگاری نوشتن یا خواندن باشد
میداند که چنین کاری چه لذتی دارد.
مثل یک کار کارآگاهی یا پلیسی است.
با دقت در موضوع و زیر و رو کردن منابع
احیاناً ابعاد ناپیدایی برملا میشود
که تا کنون کسی متوجه آن نبوده است
و ممکن است حتی صورت مسئله تغییر کند
یا دیدگاه محقق بالکل عوض شود.
به هر حال یکی از علایق مطالعاتی من
سیر در تکنگاریهاست.
حال چه درباره یک شخصیت باشد
-مانند کارهایی که مرحوم پناهی سمنانی در مورد شخصیتهای تاریخی انجام میداد-
یا در مورد یک مکان باشد
-مانند کارهای بهنام ابوترابیان درباره گذر ایلچی و عمارت مسعودیه-
یا در مورد یک اتفاق باشد
-مانند قیام گوهرشاد از سینا واحد یا اعتصاب قلم نوشته میثم غلامپور دربارهی اعتصاب مطبوعات در هنگام انقلاب 57-
و امثال اینها.
دقت و تمرکز در تکنگاری
باعث ایجاد دقت و تمرکز هم در ذهن پژوهنده
و هم مخاطب میشود
و از کلیگویی و طفره رفتن و حاشیهپردازی جلوگیری میکند
و مخاطب را صاف و صریح به مقصود میرساند
و به همین خاطر
باعث جذابیت هر چه بیشتر خواهد شد.
چنین متونی برای اهل مطالعه میتواند دلانگیزی و خاطرهانگیزی بالای داشته باشد.