تغییر
پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۵۹ ق.ظ
چرا آدمها تغییر میکنند؟
یادم میآید ابتدای ازدواجمان گاهی زمستانها میرفتیم بستنی میگرفتیم، روی چمنهای خیس پارک مینشستیم و میخوردیم. از سرما میلرزیدیم، میخندیدیم و بستنی میخوردیم.
چرا آدمها تغییر میکنند؟
یادم میآید ابتدای ازدواجمان گاهی زمستانها میرفتیم بستنی میگرفتیم، روی چمنهای خیس پارک مینشستیم و میخوردیم. از سرما میلرزیدیم، میخندیدیم و بستنی میخوردیم.
لقب آقای اسب را خودم به او داده بودم. هیچکس دیگری از او با این لقب یاد نمی کرد و اورا با این لقب نمی شناخت. همه از او با احترام یاد میکردند. حالا یا از روی احترام واقعی یا ترس. او یک آدم معمولی نبود. او برای همه جناب آقای ... بود. چرا که همیشه رییس بود.
حافظ میگوید:
«در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست»
سؤال اینجاست.
آیا فقط آنچه برای سالک پیش میآید خیر او را در بر دارد یا آنچه برای دیگران هم پیش میآید خیری برایشان دارد.
زندگی چیز شگفتانگیزی است. خودش را با تو تطبیق میدهد.