درباره فیلم مرتد
توجه: این متن ممکن است کمی از داستان فیلم را لو دهد.
فیلم مرتد (heretic) محصول ۲۰۲۴ آمریکا
فیلم جنجالی
و سر و صدا به پا کنی است.
تا کنون فیلمهای بسیاری
در زمینهی نقد دین
یا دفاع از دین
ساخته شده است.
اما پرداختن به موضوع دین
با این نگاه
از زاویهای جدید
به صورتی خشن
دردآور
و از بعد روانشانختی
هنوز نو و جالب توجه است.
کسانی که فیلم را دیدهاند
معمولاً
یا شدیداً طرفدار آن هستند
یا شدیداً متنفر از آن.
خود من با دیدن فیلم
حس بسیار بدی پیدا کردم.
نه به خاطر موضوع فیلم
یا محتوای آن.
بلکه به خاطر خشونت
رذالت
و تاریکی صریح آن.
حتی فیلم را چندشآور یافتم.
با خودم فکر کردم
فیلم میتوانست
وجه فلسفی عمیقتری داشته باشد
گفتوگوها عمیقتر باشند
و خشونت و خون موجود در فیلم
حذف یا تعدیل شود.
اما بعد به این نتیجه رسیدم
که در این صورت
این فیلم
دیگر اثر کنونی خود را از دست میداد
و چیزی میشد شبیه بسیاری دیگر از فیلمهایی که با این موضوع ساخته شدهاند.
با خود فکر کردم
شاید سازندهی فیلم عمداً خواسته است این جور فیلم بسازد؛
تلخ،
گزنده،
خونآلود،
دردآور
و پیچیده در ابهام.
یعنی شبیهسازی خود تاریخ ادیان.
پیچیده در سخنانی که آخرش نمیفهمی
از روی صداقت بیان شدهاند
یا میخواهند تو را گول بزنند.
آیا مانند مثالی که در فیلم میزند
ادیان
بازیهای متعددی هستند که از روی هم کپی شدهاند
یا هر کدام از منبع واحد و والایی سرچشمه گرفتهاند
و به همین خاطر سرشتی شبیه به هم دارند.
فیلم قصد ندارد به این سؤالات پاسخ دهد
بلکه میخواهد یک چیز را بیان کند.
یک نظر قطعی:
ادیان همگی یک کار واحد انجام میدهند
آن هم کنترل انسانهاست.
در این که دیگر شکی نیست.
اینجا مخاطب باید با خودش طرف شود
آیا میخواهد به این کنترل تن بدهد یا نه.
انتخاب با خودت است.
مؤمنان بر این عقیدهاند
که این کنترل بر خود
سعادت ابدی را در پی خواهد داشت.
در مقابل بیدینان آن را کاری عبث میدانند.
فیلم میگوید تو ناخودآگاه وقتی با روند دینی بزرگ شوی
خواه ناخواه به این کنترل تن میدهی.
حاضری به خاطرش بدترین نوع زندگی را بپذیری
سختیهای فوق طاقت را تحمل کنی
و حتی به خاطرش بمیری.
همه هم با انتخاب خودت.
بدون این که فکر کنی تحت فشار هستی.
حتی با عشق و علاقهای وصف نشدنی.
نقش اول فیلم
این مسئله را روی افراد دیگر امتحان کرده است.
افرادی را در شرایط سختی قرار داده
و چنان کنترلشان کرده است
که حاضرند
به میل خود
بدترین سختیها را تحمل کنند.
آیا این ذات دین نیست؟
من پاسخی به این پرسش ندارم.
فیلم هم همین طور.
ظاهراً راه برون رفت و نجاتی هم وجود دارد
چنان که نهایتاً دختر گرفتار شده فرار میکند
و میتواند از هزارتوی خانهای که در آن حبس شده است
-خانهی دین؟-
رها شود
بدون این که ایماناش را از دست دهد.
اما بعضی در این حبس مردهاند
بدون این که نور را دوباره مشاهده کنند.
در نهایت
تنها انتخاب، کارساز نیست.
تلاش،
ذکاوت
و حتی مبارزه
-در حد کشتن-
هم نیاز است.
برای رسیدن به چه؟
ایمان یا بیایمانی؟
بستگی به دیدگاه بیننده دارد.