کتابخانه شبانهروزی
در جامعهای زندگی میکنیم که زندگی شبانه در آن وجود ندارد. همه آدمها ملزم هستند شب را بخوابند. خوابیدنِ شب برای افراد مختلف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. کسی حق ندارد شب را بیدار بماند. این کار یک عمل نابهنجار تلقی میشود. اگر احیانا کسی یک شب بیخوابی به سرش بزند هیچ جایی ندارد برود و شب خود را سر کند. باید تا صبح در خانه با خودش کلنجار برود و تمام خانواده را هم زابراه کند. اگر کسی بنا به دلایلی علاقه و عادت به این داشته باشد که شبها بیدار بماند و روزها بخوابد یا باید اتاقی از آن خود داشته باشد تا کاری به کار کسی نداشته باشد و دیگران نیز کاری به کارش نداشته باشند یا اینکه او هم مدام در عذاب و زحمت خواهد بود.
زیاد شنیدهایم از کسانی که سفر خارجی داشتهاند یا به اصطلاح «خارجدیده» هستند که در بسیاری از کشورها زندگی شبانه در کنار زندگی روزانه برای خود رونق و رواجی دارد. چه برای کسانی که کلاً کار و معاشرت در شب را به روز ترجیح میدهند و چه برای کسانی که بعد از کار روزانه دوست دارند از فرصت شبانه خود برای تفریح یا رفع خستگی بیرون منزل استفاده کنند یا بیخوابی به سرشان زده است.
طبیعی است انسان ایرانی هم مثل ساکنان سایر کشورها دوست داشته باشد این نوع زندگی شبانه را حداقل هر از گاهی تجربه کند. اما در کجا و چگونه؟ عرف، اخلاق و قانون ما اجازه نمیدهد بسیاری از امور جاری شبانه در کشورهای دیگر در کشور ما نیز برقرار باشد. البته هیچ لزومی هم وجود ندارد وقتی کسی شب خود را بیدار میماند به فسق و فجور! بگذراند. یک از راهکارهای سالمی که میتواند پاسخی برای حل این مسئله باشد وجود کتابخانههای شبانهروزی است. هر چند ظاهراً در شهر تهران و برخی دیگر از شهرها به صورت پراکنده کتابخانههایی هستند که به صورت شبانهروزی مشغول به کارند (البته من فقط خبر این اتفاق را شنیدهام و خودم ندیدهام) اما جای آن دارد بیش از پیش روی این مقوله کار شود، کتابخانههای بیشتری به این امر اختصاص یابد و فرهنگ استفاده از این کتابخانهها ترویج شود. همچنین این اتفاق در شهرهای دیگری که فاقد چنین امکانی هستند نیز بیفتد.
اگر در هر کدام از شهرهای ما حداقل یک مورد از چنین پاتوقهای شبانهای وجود داشته باشد، میتواند زمان سوخته شبانه گاهگاهی یا مداوم مردم آن شهر را تبدیل به فرصتی برای مطالعه و یادگیری کند و علاوه بر جاری کردن روحیه نشاط فرهنگی در رگهای شبانگاهی آن شهر، حتی جلوی بسیاری از خلافکاریها را هم بگیرد و مسیری پرفایده جلوی پای جوانان و اقشار مختلف مردم برای بهره بردن از این فرصت ناب فراهم کند.
اگر در هر کدام از شهرهای ما حداقل یک مورد از چنین پاتوقهای شبانهای وجود داشته باشد، میتواند زمان سوخته شبانه گاهگاهی یا مداوم مردم آن شهر را تبدیل به فرصتی برای مطالعه و یادگیری کند و علاوه بر جاری کردن روحیه نشاط فرهنگی در رگهای شبانگاهی آن شهر، حتی جلوی بسیاری از خلافکاریها را هم بگیرد و مسیری پرفایده جلوی پای جوانان و اقشار مختلف مردم برای بهره بردن از این فرصت ناب فراهم کند.