برای سنگ مزار
شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۴۳ ق.ظ
در آسمان ستاره شد و تابید
چون ماه، نور خود به زمین بخشید
دیگر چه جای سنجش او با تیر
کیوان و زهره و زحل و ناهید
آنقدر نور داشت که کم آورد
پیش رخ منوّر او خورشید
آمد سفیر مرگ در این بُستان
زیباترین گل دل ما را چید
بیروی او نماند دگر نوری
شادی و شور را ز جهان برچید
شیرازهی امید ز هم بُگسَست
اندیشهی وصال ز هم پاشید
بنیاد آرزو همه شد بر باد
گلها، شکوفهها همگی خشکید
تا پرکشید سوی خدا روحش
از ماورای عرش به ما خندید
نزد خداست خانهی عُقبایش
در پرتو خداست بِلاتردید
آیی اگر به دیدن او، برخوان
از جان نوای فاتحه و توحید
۰۴/۰۲/۲۸