سرگرمی سازی
هوش مصنوعی زمانهی ما را تحت تأثیر قرار داده است
و پس از این بسیار بیشتر تحث تأثیر قرار خواهد داد.
بر این مبنا
فکر کردن، کار کردن، نوع ارتباطات
و در مجموع
سبک زندگی انسانها روز به روز تغییر خواهد کرد
و تفاوت فاحشی با قبل خواهد داشت.
بسیاری از کارهایی که پیش از این انسانها به صورت حضوری یا یدی انجام میدادند
به صورت مجازی و غیرحضوری انجام خواهد شد.
ساعت کاری مدام کاهش پیدا خواهد کرد.
فراغت، تنهایی و وقت اضافه بیشتر خواهد شد
و خلاصه
انسانها مدام حوصلهشان سر خواهد رفت.
اینجاست که فرصت خوبی ایجاد میشود
تا خلأ موجود را صنعت سرگرمیسازی پر کند.
انسانها به دلایل مختلف باید سرشان گرم باشد
اولاً برای این که خدای ناکرده
پایشان را روی خرده شیشه نگذارند
و وارد عوالم سیاست نشوند
یا دنبال شورش نگردند
و به جان همدیگر و حکومتها نیفتند.
ثانیاً بالاخره باید این زندگی طی شود.
وقتی بیکار هستی
این زندگی نمیگذرد
باید راهی برای پر کردن وقت پیدا کرد.
زمانی انسان دامپرور
یا کشاورز بود.
نه روز تعطیل داشت
و نه ساعت بیکاری.
اما در حال حاضر
در بعضی از کشورها
تعداد روز کاری
حتی به سه روز در هفته کاهش پیدا کرده است.
بسیاری از کارها به صورت دورکاری
و در فضای مجازی انجام میشود
و دیگر نیازی به حضور در محل کار
اعم از زمین کشاورزی
یا کارگاه یا اداره نیست.
در عین حال
انسانها سلایق مختلف، متفاوت و متناقضی دارند.
بعضی
با بازی، ورزش و تحرک
بعضی
با گشتزنی در فضای مجازی
بعضی
با فیلم دیدن، سریال و رسانههای تصویری
بعضی
با کتاب خواندن، رمان و داستان و شعر
بعضی با هنرهای تجسمی
بعضی
با مسافرت رفتن
بعضی
با دخانیات و مواد مخدر
و در نهایت بعضی
با مسائل جنسی
سرگرم میشوند.
البته میزان همه این موارد با هم مساوی و همارز نیست.
مسلماً
کتابخوانی و فیلم دیدن و فضای مجازی
حجم یکسانی ندارند.
ارزش یکسانی هم ندارند.
اما همهی اینها
در مجموع فرصت خوبی برای صنایع سرگرمیساز
فراهم آورده است
و بیش از پیش فراهم خواهد آورد
تا از این موقعیت استفاده کنند
و جیب مردم را خالی.
تا اینجای کار خیلی مشکلی ندارد.
ناگزیر به این سو خواهیم رفت.
اما مسئلهی نگران کننده این است
که سرگرمیسازها
برای کسب منفعت بیشتر
و رونق به کار خود
به این مسئله امن میزنند.
مردم را بیش از پیش
حتی تمام وقت
و بدون توجیه
سرگرم میکنند
و به هرز دادن زمان مورد نیاز مردم میپردازند.
یعنی منِ انسان کار دارم
اما با ورودم به فضای مجازی
و گشت و گذار در آن فرصت زیادی را از دست میدهم
بدون این که نتیجهی خاصی گرفته باشم
و از کار اصلی خود باز میمانم.
دامن زدن به این مسئله است که نگران کننده است
و نیاز به آموزش دارد
تا از درافتادن در مهلکهای که
سرگرمی برای آیندهی ما تدارک دیده است
و در افتادن در چاه غفلت،
بیمعنایی زندگی،
و هدر دادن عمر
که در اثر جذب و محو در سرگرمیها
برای ما کنده شده است
بپرهیزیم.
باید یاد بگیریم
که چگونه میتوانیم
در عین این که اوقات فراغت
و بیکاری خود را به نحوی شایسته میگذرانیم
و از مظاهر سرگرمی
به صورتی معقول استفاده میکنیم
به یکباره از خود تهی نشویم
و به ورطهی زندگی لذتگرا، بدون هدف و بیسرانجام درنغلتیم.