امید و انگیزه
از قبل چنین دیدگاهی وجود داشته است
و هنوز هم وجود دارد
که اگر شرایط سخت است
و مناسب نیست،
اگر فساد هست
و اوضاع روبهراه نیست،
اگر همه چیز به هم ریخته است
و نظمی وجود ندارد،
حتی اگر حس خوبی نداری
و انرژیات به پایینترین حدّ خود رسیده است،
به هیچ چیز توجهّ نکن.
سعی کن امید و انگیزهی خود را تا جایی که ممکن است حفظ کنی
و وظیفهی خود را به صورت کامل و دقیق
و حتی بیش از توان خود انجام بدهی.
کاری به آنچه بیرون اتفاق میافتد نداشته باش.
تو حواسات به کار خودت باشد
بهانهی اوضاع را نیاور
و آنچه باید انجام دهی بکن.
استدلالشان هم این است که
اگر هر کس کار خودش را درست انجام دهد
جامعه درست میشود.
اما این استدلال درست نیست.
انسانها نمیتوانند فارغ از آنچه در اطرافشان
جاری و ساری است
به زندگی و کار و فعالیت خود ادامه دهند.
انسان نمیتواند در حالی که شرایط کلی رو به افول است
در حالتی که ارزشها رو به نابودی است
در وضعیتی که فساد اطرافاش را گرفته است
با حس تعلیق و تردید
کار خودش را درست انجام دهد.
این توصیهی بیجایی است.
این توصیه از طرف افراد ناآگاه یا ترسو یا مغرض ارائه میشود.
افرادی که به جای تصحیح اوضاع
میخواهند همین طور فقط ادامه دهند
اما برای این که دچار عذاب وجدان نشوند
میگویند تو سرت به کار خودت باشد.
اگر تو کارت را درست انجام دهی
ممکن است بقیه هم کارشان را درست انجام دهند
و این گونه جامعه گل و بلبل بشود.
نخیر،
این طور نیست.
این یک نوع سادهانگاری است.
در سیستم خراب
درست کار کردن یک جزء
یا ممکن نیست
یا اثر ندارد
و در نهایت هدر رفت هزینه است.
باید اصل کار درست شود.
این حرفها به غیر از خرد کردن اعصاب
و توقع بیجا نتیجهای ندارد.