ت تق
شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۱۰ ب.ظ
تَ تَق
ترکید
سندباد من
ای پاریس
پیاده روی روی برگهای خزانزدهی شانزه لیزه
و دستهای بیجای احساسِ گمشدهی نمیدانم
به من گفت ایثار تارکوفسکس یا نوستالژیا
و لوور را با هم قدم زدیم
پاییز را شماره کردم
دقیقاً سی و یک بار
که هشت بارش جنگ بود
و ما بقی چه؟
ریشه در وطن دارد یا ...؟
این پاییز بیبهار
هر چند دیگر هیچگاه بهار را نمیپسندم
بدون سندباد من که
تَ تَق
ترکید
88/5/4
۰۴/۰۸/۰۴