چون راز
چون راز
سر در گم و پیچیده
چون رمز
پنهان و خروشیده
حدیث زندگی را از برگ خزانزده بپرس
در کشاکش بادهای مخالف پاییزی
86/4/31
چون راز
سر در گم و پیچیده
چون رمز
پنهان و خروشیده
حدیث زندگی را از برگ خزانزده بپرس
در کشاکش بادهای مخالف پاییزی
86/4/31
تمام شاعران به خاطر تو شعر گفتهاند
تو عاشقانهای
تو بهترین ترانهای
تمام زمزمهی هزارها هزار بلبل از برای توست
زندگی در دوران ما
یعنی سیگار کشیدن در انبار بنزین
هر لحظه ممکن است ...
آه ...
حرفش را نزن
سیگارت را بکش
گفتی بخوان
به نام خدایی که خلق کرد
...
امّا کیام من؟
جز بندهای تباه ...
هیچ
جز سیل اشک و آه ...
هیچ
فرصت نیاز نیست
که این زندگی
جز کولهباری از حسرت
بر دوشمان
نگذاشته است
همسرم میگوید:
«چون تو تلاشی برای ایجاد آسانسور در خانه نکردهای
میخواهی من فلج شوم.»
این وبلاگ برای من
گاهی
حکم دفترچهی یادداشت
یا دفتر خاطرات
هم داشته است.
یادداشتهای روزانهای که
بیشتر مثل بلند فکر کردن
یا ثبت اندیشهها
و تصمیمهایام بوده است.