جررررر
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۲، ۰۸:۳۸ ق.ظ
تموم دفترای شعرم جررررر
هر چی که بوده توی فکرم جررررر
هر چی که دلنوشته داشتم پررررر
تویی که بودی فکر و ذکرم جررررر
تموم هوشم و حواسم پررررر
همه چیزایی که میخواسّم پررررر
دیگه چی داشت واسم اهمیت؟
هر چی گرفته بودی واسم پررررر
دوباره اومدی سرِ من واااای
انگار رسیده وقت رفتن واااای
دلم پُره دیگه نمیشه بااااز
زبون نداره نای گفتن واااای
کتاب قصههای نابم کووووو
دفتر خاطرات تاپم کووووو
برای خواب راحت و آروم
بوی تو تووی رختخوابم کووووو
منو بیرون بکش از این برزخ
منو ولم نکن دیگه هیچ وخ
دیگه لِهم لهِ لهِ له من
من که بودم تموم عمر سرسخ
آتیش این دلو تو خاموش کن
هرچی بدی بوده فراموش کن
بیا دوباره سر بذار رو پام
بیا دوباره حرفامو گوش کن
۰۲/۰۶/۳۰