خوره ها
دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۷ ق.ظ
خورهها نقش روی تن شدهاند
زخمها شکل یک دهن شدهاند
حرفها بیامان درون سرم
دستهی شور سینهزن شدهاند
از شلوغی نه خواب ماند و خوراک
خوابها هم پر از سخن شدهاند
ناطقان لال بودهاند، اکنون
طوطیان شکرشکن شدهاند
حرفهای دو غاز و صناری
برتر از روضهی وطن شدهاند
خوب و بد قاطیاند و ناتفکیک
پریان مثل اهرمن شدهاند
مهربانان که رحمت افزایند
بنگر قاتل وطن شدهاند
رحمت جان طبیبها بودند
حالیا شکل گورکن شدهاند
زر و الماس و نقره و گوهر
عاقبت قسمت لگن شدهاند
بنشین در کنار جو و ببین
متعفن پر از لجن شدهاند
مثل شوریدههای سرگردان
کودک و پیر و مرد و زن شدهاند
شیرها زیردست موش شدند
طوطیان بردهی زغن شدهاند
نرمی و نرمخویی اکنون کو؟
پنبهها سفت چون چدن شدهاند
پرم از قصههای تکراری
قصهها زندگی من شدهاند
۰۲/۰۷/۲۴