یادگیری سریع
حتماً شما هم به این مسئله وقوف دارید
که انسانهای امروز دیگر خیلی حال و حوصله ندارند.
عجله دارند.
سرعت زندگی بالا رفته است است
و انسانها میخواهند هر اتفاقی در سریعترین زمان ممکن بیفتند.
در زمانهای قدیم برای این که کسی علم بیاموزد
لازم بود روزهای بسیار پیش یک استاد زانو بزند
تا یک کتاب آموزشی را کلمه به کلمه بخواند و بیاموزد.
گاه لازم بود شهرهای مختلف را درنوردد
تا استاد مناسب خود را پیدا کند
اما در روزگار ما آموزشهای مختلف
با اساتید گوناگون و متنوع
در فضای مجازی در دسترس است.
شاید برای تحصیل مدرک لازم باشد
شخصی به دانشگاه برود
و با پاس کردن واحدهای درسی مدرکی دریافت کند
اما در جهان واقع
و علوم کاربردی
نیازی به صرف این همه وقت نیست.
گاهی در برخی از کانالهای مجازی میبینم که سلسله دروس یکی از اساتید سنتی را قرار دادهاند.
و آن استاد مثلاً در طی دویست و هشتاد و هفت جلسه
به شرح فلان کتاب
یا آموزش فلان موضوع پرداخته است.
با خودم فکر میکنم این استاد و شاگردانش واقعاً چه حوصلهای داشتهاند
و چقدر وقت.
آیا واقعاً کار و زندگی نداشتهاند؟
حدود سیصد جلسه بنشینی و در مورد یک موضوع بحث کنی
یا یک کتاب را مرور کنی
و شرح دهی
و تازه بعدش سراغ موضوع دیگری بروی.
نمیخواهم قضاوت کنم.
شاید بعضی از علوم چنین روشی را میطلبند
اما فکر میکنم دورهی این کارها گذشته باشد.
نمونهاش کلاس برخطی که خودم دیشب در آن شرکت کردم.
استاد سخنران
میخواست روش افزایش درآمد تا سیصد درصد را یاد بدهد.
آن هم در زندگی کارمندی
و در وقت اضافه.
کل این کلاس یک ساعت بود.
استاد در طی این کلاس بارها گفت میدانم که وقت ندارید.
شما باید برای توسعهی کارتان تولید محتوا کنید،
تبلیغات کنید
و ... .
اما نگران نباشید
اگر هیچ کدام از این کارها را بلد نیستید
و حتی وقت انجامش را هم ندارید
با استفاده از هوش مصنوعی در عرض چند دقیقه خواهید توانست انجام دهید.
در ضمن کلاس هم خودش یک بار
با استفاده از چت جی پی تی یک مقاله تولید کرد.
گفت به همین راحتی است.
نگران چیزی نباشید.
آری
انسان امروز ما حوصلهی صرف بیشتر از چند دقیقهی عمر خود در راه یادگیری را ندارد.
هر چند همین انسان ممکن است برای تفریحهای روزمرهی خود
مثل تماشای سریال
و بازی
و رفتن به پارک و قلیان کشیدن و ...
ساعتها صرف کند
و اصلاً ککش هم نگزد
که این عمر من است
و من وقت ندارم و ... .
همان کلاس آنلاین که گفتم اگر بیش از یک ساعت طول میکشید
مطمئناً تعداد زیادی از شرکتکنندگان "لفت" میدادند.
همه خواهان آن بودند که استاد لُبّ مطلب را بگوید و تمام.
چهار تا تکنیک است دیگر.
بگو و خلاصمان کن.
چرا انقدر لفتش میدهی.
هر چند استاد حرفهایتر از اینها بود
و در پایان کلاس گفت من اصول را گفتم اما اگر میخواهید خوب یاد بگیرید
باید در دورههای تخصصی شرکت کنید
تا تک تک سرفصلها را مرور کنیم.
من فکر میکنم شاید حدود ده درصد از شرکتکنندگان وارد کلاس اصلی شوند.
خود استاد هم میدانست.
حتی تعداد شرکت کنندگان در آن کلاس یک ساعته هم
با این که رایگان بود
و استاد هم در کار خودش خبره و شاید مشهور بود
خیلی زیاد نبود.
استاد به شرکتکنندگان در همان کلاس یک ساعتهی برخط تبریک گفت.
برای چه؟
چون اکثریت قریب به اتفاق مردم جامعه در همان کلاس هم شرکت نمیکنند
و حتی از روی کنجکاوی
در همان حد هم به آموزش روی نمیآورند.
با این که خیلی هم مشتاق این هستند
که درآمدشان سیصد درصد افزایش داشته باشد.
چرا؟
چون کسی حوصلهی یادگیری ندارد.
نهایتاً بخواهد از همین وبگردیها و چرخ زدن در فضای مجازی
مثل تلگرام و اینستاگرام
با آموزشهای لحظهای
چیزی یاد بگیرد
که مطمئناً اتقان و عمق لازم را نخواهد داشت.
آری
این که میگوییم
در دنیای امروز کسی وقت ندارد
افسانهای بیش نیست.
چرا که هدر دادن وقت به وفور در مردم جامعه دیده میشود.
درستش این است
که کسی حوصله ندارد.
به ویژه حوصلهی یادگیری.
این که چرا انسان امروزی این طور شده است
دلایل متعددی دارد
که فکر کنم مهمترینش وجود همین فضای مجازی پر رنگ و لعاب و معتادکننده است.