دلقک
شنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۶ ق.ظ
مثل یک دلقکِ خیالزده
مثل یک سیبِ کالِ خالزده
مثل تکابرِ عصرِ تنهایی
مثل یک جمعهی ملالزده
مثل خورشید تنگِ تنگِ غروب
کفتری سوی خانه بالزده
مثل صیّادِ شیرکُش که فقط
در شکارش دو تا غزال زده
حافظِ بیدلی که یکهو شده
توی دریای شعر فالزده
مثل آن ارتشی که تکنفره
ژنرالش به خود مدال زده
میروم در غبار خاموشی
توی یک نقشهی زوالزده
شدهام از تمام دنیا سیر
از غم روز و ماه و سال زده
روزها پشت هم شود نابود
در خطی ثابت و روالزده
۰۳/۰۹/۱۷