نمی خواهم بمیرم
سه شنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۲۵ ق.ظ
نمیخواهم بمیرم، دوست دارم زندگانی را
گریزانم ز پیری، دوست میدارم جوانی را
به راه نیکنامان میزنم گام و در این فکرم
ز خوشنامی کنم پیدا دوام جاودانی را
اگر چه دوست دارم در جهان خوش باشم و خُرّم
نمیخواهم دهم از دست، فیض آن جهانی را
به دنبال حقیقت سیر کردم بحر دانش را
توانم تا چنین برگویم اسرار نهانی را
چه بسیار از نکات و رازها را یک به یک خواندم
نمایم منجلی بیپرده تا این نکتهدانی را
به ذکر حق شدم مشغول و با آیات قرآنش
نمودم ورد خود هر لحظه پس سبع المثانی را
سلوکم در ره حق و نبی و آل او طی شد
نمیسازم رها هرگز من این راه و مبانی را
امان یابم مگر روز جزا از آتش دوزخ
به خود ممنوع کردم شادی لذّات آنی را
ز الطاف خداوندی نصیبم میشود جنّت
نهادم پشت سر تا عاقبت دنیای فانی را
۰۳/۱۰/۱۱