صفحه صفحه قلبم
به صفحه صفحهی قلبم نوشته نام علی
اقول اشهد انّی انا الغلام علی
علی مراست امام و منم غلام درش
محمد است رسول خدا، امام علی
صبوح کردهام این صبح از سبوی علی
سیاهمست شدم اینچنین چو شام علی
نمیشناسم از این پس نه سر، نه پا، چون که
دو جرعه خوردهام امشب شراب جام علی
نه امشب است و نه دیشب، هزار شب، آری
نموده مست مرا آن می مدام علی
کسی که عشق علی شد به جان او، نرود
برون ز جان و دلش عشق بادوام علی
تمام عالم و آدم نمودهام سیر و
ندیدهام که کسی را بود مقام علی
به زهد و حلم و شجاعت سرآمد عالم
و بود نان و نمک غالباً طعام علی
علی خدای قلم، پادشاه مُلک سخن
به معجز است شبیه، ای عجب، کلام علی
به گوش جان شنوم حرفهای زیبایش
که نسخهای است شفاآفرین پیام علی
اگر چه از حکما مانده بس سخنها لیک
فدای حرف و سلوک و ره و مرام علی
حلال ماست حلال محمد و آلش
حرام گشته به ما هر چه شد حرام علی
چقدر فاصله بین نماز ما با او
کجاست روزهی ما و کجا صیام علی
درود میدهم او را ز راه دور، امید
که بشنوم مگر از گوش جان سلام علی
خدا کند که به صفّ نعال جای دهند
مرا ز لطف به هنگام بارِ عام علی
به سرخوشی روم از این جهان که میدانم
مرا عذاب نباشد به احترام علی