ماجرای فیلم دیدنهایم
گاهی وقتها
دخترم
که هر از گاهی
جسته و گریخته
چیزهایی دربارهی فیلمدیدنهایام در دوره جوانی شنیده است
پاپیچم میشود
و میپرسد
چطور فیلمبین شدم
آن روزها چه فیلمهایی میدیدم
و از کجا فیلم پیدا میکردم
یا به عبارت بهتر
فیلم گیر میآوردم.
راستش ماجرا دور و دراز
و در نوع خود جالب است.
شاید شنیدناش برای شما هم جذاب و خاطرهانگیز باشد.
دوران کودکی و نوجوانی ما فیلم کلاً در دسترس نبود.
آنچه بود فقط از طریق تلویزیون بود
یا گاه گاه سینما.
شاید در دوران کودکیام بارهای معدودی
در حد انگشتان یک دست به سینما رفته باشم.
پس فقط تلویزیون بود
و فیلمهای ایدئولوژیک و انقلابی.
یادم است پخش شدن فیلم باشو غریبهی کوچک در تلویزیون
اتفاق بسیار عجیبی بود.
من کلاس دوم راهنمایی بودم
و معلم دینیمان یک جلسه در مورد این فیلم حرف زد.
بعدها ویدئو آمد
و فیلمهای وی اچ اس باب شد.
ویدئو ممنون و گران بود.
پدرم یک دستگاه خرید.
به ندرت فیلم جدیدی پیدا میکردیم
و با هزار ترس و لرز میدیدیم.
بیشتر هم فیلمهای ایرانی قبل انقلاب.
بعدها ویدئو آزاد شد و ویدئوکلوپها باز شدند
که فیلمهای مجاز و معمولاً ایرانی کرایه میدادند.
نهایتاً پدرم آن دستگاه را با اکراه برای رفع بدهکاریهای خرید خانه فروخت.
ببینید چقدر ارزش داشت.
کم کم سی دی یا همان لوح فشرده آمد.
با ورود سی دی فیلم دیدین راحتتر و فراوانتر شد.
اما پیدا کردن فیلم خوب هنوز مصیبت بود.
پس از کمی گشت و گذار
توانستم راه خوبی برای به دست آوردن فیلمهای خاص و هنری
و فیلمهای روز دنیا پیدا کنم.
در انتهای زیرزمین پاساژ چهارباغ اصفهان میگشتم.
آنجا منبع کتابهای نایاب، ممنوع و افستی بود.
کم کم مغازهای را پیدا کردم
که سی دی میفروخت.
هر فیلمی را که میخواستی سفارش میدادی
که چند روز بعد برایت میآورد.
معمولاً بیشتر فیلمها را داشت.
آن موقع اینترنت نبود که فیلم را سرچ
و بعد از پیدا کردن دانلودش کنی.
توجه کنید که بعد از سفارش چند روز طول میکشید تا فیلم را بیاورد.
یعنی چند روز بعد
باید دوباره میرفتی در مغازهاش
و سی دیهای سفارشیات را تحویل میگرفتی.
معمولاً هر فیلم روی دو سیدی رایت شده بود.
اما مصیبت تازه از اینجا شروع میشد
چون وقتی به خانه میرفتی
و در کامپیوتر شروع به دیدن فیلمها میکردی
متوجه میشدی که
یا دو سی دی به هم مربوط نیستند
مثلاً از دو فیم متفاوتاند
یا زیرنویس ندارند
یا کیفیت ندارند
یا آن فیلمی که میخواستی نیست
یا اصلاً سی دی خراب است.
پس مجبور میشدی دوباره به پاساژ چهارباغ
و در مغازه حمید شفیعی
همان سی دی فروش بروی
و بخواهی که سی دیها را برایت تعویض کند.
گاه رسیدن به فیلم مطلوب
نیازمند چند بار رفت و آمد میشد.
این کار خطراتی هم داشت
چون کاری غیر مجاز تلقی میشد
و احتمال گیر افتادن هم داشت.
یک بار وقتی من آنجا بودم
چند مأمور سراغ آن مغازه آمدند.
حمید شفیعی سریع در مغازه را قفل کرد.
کلیدش را به من داد و فرار کرد.
بعد که آوضاع آرام شد برگشت
و دوباره مغازه را باز کرد.
قیمت هر سی دی هم انگار دویست تومان یا همین حدود بود.
نه خیلی گران
و نه خیلی ارزان.
با همه این احوالات
از همین طریق توانستم
تعداد زیادی از فیلمهای مطرح و معروف سینمای دنیا را ببینم.
آثار فیلمسازان بزرگی مثل کوبریک
اسکورسیزی
فلینی
بونوئل
پازولینی
برتولوچی
تورناتوره
و ... .
همین طور فیلمهای مطرح سینمای قبل انقلاب ایران
مثل آثار بیضایی
تقوایی
فریدون گله
و ... .
هنوز دو کارتون سی دی دارم
که فکر کنم دیگر هیچ کدام قابل استفاده نباشند.
این اواخر هم
حدود سال نود
از طریق اینترنت
یک مجموعه فیلمهای قدیمی ایرانی خریدم.
حدود پانصد فیلم بود
که روی صد و سی چهل تا دی وی دی رایت شده بود.
فکر کنم هفتاد هزار تومان قیمتش بود
و از تهران با تیپاکس برایم فرستادند.
چون کامپیوتر و دستگاه پخش دی وی دی نداشتم
دستگاه پدر خانمم را گرفتم
و چون روی دی وی دیها اسم فیلمها نبود
و فقط شماره بود
مجبور شدم
برای یک بار هم که شده
هر دی وی دی را کامل ببینم
تا بهفمم توی آن چه فیلمهایی است
و روی آن بنویسم.
با رواج اینترنت
مسیر به سوی دانلود فیلم رفت
و فیلمها زیاد و در دسترس شد.
این هم خوب بود و هم بد.
خوب بود چون همه چیز به راحتی به دست میآمد
اما بد هم بود
چون آن روندِ برنامهریزی شده
و اصولیِ فیلم دیدن
از دستم در رفت
و پراکندهبینی
و الکیبینی
و وقت هدر دادن پای فیلمهای بیخود
هم زیاد شد.
به هر حال این روند را تا حال پیمودهام.
هنوز فیلم به دست آوردن چندان ساده نیست
و با سرعتِ پایین اینترنت
دانلود فیلم هنوز خیلی زمان میبرد.
در ضمن هنوز امکان دیدن فیلم خارجی در سینما فراهم نیست.
واضح است که
بسیاری از فیلمها تا در سینما دیده نشوند
عظمتشان قابل لمس نیست.
ببینیم تا روزگار پس از این چه پیش میآورد.
