فوبیای پریدن وبلاگ
زندگی انسان مدرن
پر از ترسها، اضطرابها و کشمکشهای فراوان است
که اشخاص برای تأمین معاش، در برخورد با دیگران یا با شنیدن اخبار گوناگون به روح و روانشان وارد میشود.
هر روزِ زندگی امروزین انسانها
پر از دغدغههای تمامنشدنی و فکر و خیالهای متنوع هم هست.
انسان امروزی میخواهد هر روز بیشتر از دیروز چیزهایی داشته باشد
و در مسابقه بیرحم زندگی عقب نماند.
این ترسها و خیالها چنان آمیزهای ساختهاند
که گاه زندگی را بر او مشکل میسازند
و سیر طبیعی ادامهی زندگی را بر او سخت میکنند.
تنوع زندگی انسانهای امروزی هم بسیار بالاست.
هر کس متناسب با محل زندگی خود
شغل
تحصیلات
نوع خانواده
نوع جامعه
و ...
ترسها، خیالات و دغدغههای خاص خود را دارد.
مجموع این چیزها میتواند انواع فوبیا را در او به وجود آورند
و حتی تبدیل به تروما شوند
و به صورت طولانی مدت آزارش دهند.
بعضی وقتها چنان تأثیر شگرف و شگفتی
از چیزهای خیلی ریز و کوچک و بیاهمیت
میتوانند بر زندگی شخص بگذارند که باور نکردنی است.
مثلاً برای یک وبلاگنویس
ترسِ پاک شدن مطالبی که در وبلاگ خود
در طی سالیان دراز نگاشته است
هر چند بیاهمیت مینماید
میتواند تبدیل به یک فوبیا شود.
تا کنون بارها شنیدهایم
که شخصی در اثر یک اهمالکاری
یا ضعف سیستم
یا از دست رفتن دامنه
یا هر چیز دیگر
مقدار زیادی از مطالب و نوشتههای خود را
از دست دادهاست.
این نوشتهها
هر چند هر کدام ممکن است
کماهمیت یا ساده باشند
اما مجموع آنها
به عنوان یک گنجینه برای شخص ارزش دارند.
گنجینهای که ساعتها روی آن زحمت کشیده شده
و مرور آن سیر زندگی و اندیشهی آن شخص را نشان میدهد.
شاید تمامی میراث ماندگار یک شخص
فقط و فقط وبنگاشتههای او باشد.
با پریدن آن وبگاه
دیگر هیچ وقت میراث و یادگار او
بازیافتنی نیست.
بعضی از افراد مشهور
وبنوشتههای خود را
هر چند کماهمیت و سطحی
کتاب کردهاند یا میکنند.
این کار هم آنها را صاحب یک کتاب جدید میکند
و هم نوشتههایاشان را از خطر محو و امحا نجات میدهد.
مسلّم است که این کار برای همگان میسر نیست
و همگان توان و انگیزه چنین کاری را ندارند.
اما همان نوشتههای عمومیِ در دسترس
در وبگاههای شخصی برای نویسندهشان خواستنی و دلپذیرند
و طبیعی است که نخواهد از دستشان بدهد.
حالا جمعبندی حرفم را میگویم
و آن این که در این هیری ویریِ روزگار سخت
برای یک آدم یکلاقبا که جایی برای گفتن حرفهایاش
غیر از وبلاگاش ندارد
علاوه بر تمام ترسهایاش
ترس از دست دادن نوشتههای صد تا یک غازش هم
اضافه میشود.
آیا مسخره نیست؟
نمیدانم.