زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

اینجا صفحه ای است برای به اشتراک گذاشتن شعرها و نوشته هایم در زمینه های مختلف فرهنگ و ادبیات، معرفی و نقد کتاب.

بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

۲۰ مطلب در آبان ۱۴۰۴ ثبت شده است

شاعر دیوانه

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۳۸ ق.ظ

هنگامی که آن شاعر دیوانه

به کله‌ی پوک خود فشار می‌آورد

تا معادل مناسبی برای عشق بیاید

من تو را می‌دیدم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۳۸
محمد جلوانی

قدیس

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۳۴ ق.ظ

به خوبی گوش فرا ده

خواهی شنید

پیغام سروشی را

که تولّد یک قدیس را

بشارت می‌دهد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۳۴
محمد جلوانی

بی تو

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۱۷ ق.ظ

از این که بی‌تو مرا عمر به سر شود

محزون نمی‌شوم

زیرا که آن که به دنبال تو افتد

در کُنج غارها نشان‌اش باید جُست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۱۷
محمد جلوانی

اتوبوس

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ

بوی اتوبوس ولوو می‌دهی

از بس منتظرت ماندم

چشمان‌ام مو درآورد

این داستان با یک دروغ شروع شد

و تو با سرنوشت درافتادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۱۲
محمد جلوانی

خنده

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ

خنده‌های بی‌امان من

پخش می‌شود درون آسمان

شادی از تمامی درون من

می‌تراود و زمین خشک را

خیسِ خنده می‌کند

این درخت خشک را نگاه کن چطور

زیر بار میوه‌های خنده‌ام خمیده است

یا کبوتری که روی بام

در پناه نور گرم خنده‌ام لمیده است

خنده‌ام سوار یک دوچرخه است

گاه می‌شود که پشت رُل نشسته است

گاه بار می‌برد

گاه چُرت می‌زند

گاه خواب می‌رود

خنده‌ام! کتاب‌های غُصّه را ورق نزن

پشت چشم‌های کاغذین آن

هیچ حرف جالبی نوشته نیست

هر چه هست خنده است

کاش توی سفره‌های‌مان

جای نان و پونه و پنیر

نان و خنده بود

 

1384

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۰۷
محمد جلوانی

صبح

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

صبح از خواب بیدار می‌شوم

خودم را از پنجره 

به سوی سقف آویزان می‌کنم

آسمان چه کوتاه بود و دستان‌ام

مدال نقره‌ای ماه را

به سینه‌ی شب می‌آویخت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۱:۰۳
محمد جلوانی

دل آجری

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۵۵ ق.ظ

یک دل آجری و دو چشم سیمانی دارم

سقف دلم از اشک گریه‌های دی‌شب

هنوز چکه می‌کند

و این مغز فولادیِ زنگ‌زده

ذهنِ کاهی‌ام نم کشیده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۰:۵۵
محمد جلوانی

از عشق

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۵۴ ق.ظ

از عشق جاودانه‌ی بی‌انجام

عشقی که در درون و سراپای‌ام

همواره می‌جوشد

همواره موج می‌زند

نور جمال توست که هویدا می‌شود

در گیر و دار روشن و تاریکی

در گرگ و میش عشق و تنفّر

کورمال کورمال

عصا در دست

راه می‌جویم

و چاله‌ها و چاه‌ها را 

یکایک تجربه می‌کنم

وای دیگر پای رفتنم نمانده است

 

80/11/24

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۰:۵۴
محمد جلوانی

فراسو

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۵۱ ق.ظ

در فراسوی نگاه تو

نگاهی که هیچ‌گاه ندیدم

صدای روشن آفتاب را می‌شنوم

نوایی که هیچ‌گاه نشنیدم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۰:۵۱
محمد جلوانی

بادیه

يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۴۸ ق.ظ

از هزار بادیه بگذشت

هزار وادی نیمه‌ویران را

رها نموده

به اوج هماگون خود

کبوتر صلح

شاخه‌ی زیتون را 

به پیوند ناگزیر عشق و طرب سپرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۱۰:۴۸
محمد جلوانی