(طنزیات)
این مطلب مال زمانی است که مردم بین انصراف یا عدم انصراف از دریافت یارانه موضع مشخصی نداشتند.
از آنجایی که این بنده حقیر سراپا تقصیر،
مشاعر درست و حسابی ندارم و در رفع و رجوع امور یومیه خود به جای مراجعه به گوهر
عقل شریف که خداوند یک دست آکبند آن را در وجود ما به ودیعت نهاده است – به طور معمول – به حرف و حدیث دیگران گوش می
دهم، در رویداد مستحدث اخیر یعنی دریافت یا عدم دریافت (مساوی با انصراف قطعی صریح
همیشگی بدون بازگشت) یارانه های متبرک فرد اعلای حاجی پسند بازاری طلب – به طور اخص – لازم دیدم از مشورت همگان (اعم
از اقوام و خویشان و دوستان و نزدیکان که از مکان های دور و نزدیک در ایام سرور
آفرین نوروز زینت بخش منزل ما بوده اند و یا زینت بخش محفلشان بوده ایم از دیدن ما
مسرور و جهت پرکردن چند دقیقه تا چند ساعتی که در محضر مبارکشان حضور داشتیم گاه
برگرفته از تفکری عمیق و گاه از روی بخارات معده اظهار فضلی می نمودند) بهره برده از
این ورطه ی بگیرم یا نگیرم خود را رهایی دهم. فلذا فهرستی از نظریات این افاضل
مذکور با ذکر شغل شریف و مقام منیف و اموال قول و منقول و غیر منقول، ذیلا آورده
می شود. هر چند جمع بین این نظرات جدّا کاری بس طاقت فرسا و نفسگیر و فرصت سوز می
باشد لکن فعلا به ذکر اقوال اکتفا و نتیجه ی نهایی را به خداوند متعال موکول می
نمایم.