حرفی برای گفتن نمانده است
عادت کردهایم به پرگویی. مثل همان اصطلاح معروف که میگوید:«فکر میکنیم اگر حرف نزنیم دیگران خیال میکنند لالیم.»
عادت کردهایم به پرگویی. مثل همان اصطلاح معروف که میگوید:«فکر میکنیم اگر حرف نزنیم دیگران خیال میکنند لالیم.»
در ادامه بارگذاری فایل صوتی کتاب اوصاف الاشراف، باب اول این کتاب تقدیم میگردد.
کتاب اوصاف الاشراف، نوشته خواجه نصیرالدین طوسی برای رهروان طریقت و علاقهمندان سیر و سلوک و معنویت به رغم ایجازآن، بسیار سودمند است.
کتابی که مبانی عرفان نظری و عملی را با سادهترین و کاربردیترین عبارات، در کوتاهترین بیان ممکن، بدون این که دچار ایجاز مخل شود، به مخاطب خود میآموزد و دچار افراط تفریط نمیشود.
به همین خاطر تصمیم گرفتم برای معرفی بهتر این کتاب و بهره فراگیرتر آن توسط دوستداران این گونه از متون، به روخوانی این کتاب بپردازم و فایل صوتی آن را بارگذاری نمایم تا مورد استفاده همگان قرار گیرد.
پیشاپیش به خاطر لغزشهای زبانی و صوت نادلچسب خود پوزش میطلبم.
تا حالا نشده بود آثار اسماعیل فصیح را بخونم
یعنی هر بار یه چیزی پیش اومده بود که بیخیال شده بودم
و راستش فکرشو نمیکردم که بتونه جذبم کنه
خواب دیدم به دیدار شهریار رفته بودم، در تبریز.
به همراه برادرم و شاید کسان دیگر.
شهریار در یک امامزاده عزلت گزیده بود.
حوزه علمیه و دانشگاه هر دو مجموعههای آموزشی آکادمیک هستند. اما خروجیهای متفاوتی دارند. چرا؟
یکی از حوزههای مورد علاقه من برای مطالعه کتابهایی است که در مورد فلسفه نیایش نوشته شدهاند.
شاید اگر مینوشتم «هر چه مسنتر میشویم کوچکتر میشویم» رساتر میبود اما خواستم یک بازی زبانی پارادوکسیکال کرده باشم. به هر حال فکر کنم منظورم مشخص است.