عشق
عشق آید که درون را به تلاطم بکشد
شررش مشعله تا گنبد هفتم بکشد
فرد عاشق ره پر رنج و تعب دارد پیش
سوز آه دل او گاه به انجم بکشد
هر چه ناخالصی و زشتی و نازیباییست
آتش عشق بسوزاند و در خُم بکشد
غرقه سازد به خُم مستی و هشیار کند
نه چنین مستی ازین سان به توهم بکشد
سرّ عشقِ دلِ عاشق، دلِ عاشق داند
کار عشاق چه آسان به تفاهم بکشد
یک زبان بیش ندارد سخن عشق و چنین
در جهان نغمه آن در همه مردم بکشد
چون شود نقش محبت به دل عاشق حک
به جمال همگان نقش تبسم بکشد
#محمد_جلوانی